ساختارهای متقابل گاهی حالت پیچیدهای از معنا را به خود میگیرد یعنی ظرفیت فعل با نقشهای معنایی مطابقت ندارد و پیچیدگی زمانی مطرح میشود. این پیچیدگی به لحاظ ساختار صرفی-نحوی میتواند جمله را با چالش درک روبهرو کند. بنابراین زبانها راه حلهای متنوعی را برای نحوه کدگذاری موقعیتهای متقابل در ساختار بند به کار میگیرند. ...
بیشتر
ساختارهای متقابل گاهی حالت پیچیدهای از معنا را به خود میگیرد یعنی ظرفیت فعل با نقشهای معنایی مطابقت ندارد و پیچیدگی زمانی مطرح میشود. این پیچیدگی به لحاظ ساختار صرفی-نحوی میتواند جمله را با چالش درک روبهرو کند. بنابراین زبانها راه حلهای متنوعی را برای نحوه کدگذاری موقعیتهای متقابل در ساختار بند به کار میگیرند. ردهشناسی اخیر این تنوع را از دیدگاههای مختلف نشان داده است، اما برای تعیین اینکه چگونه ویژگیهای صرفی و معنایی مختلف با یکدیگر تعامل دارند و چه ارتباط و همبستگی ضمنی با سایر بخشهای نظام زبانی وجود دارد، به کار بیشتری نیاز است. ردهشناسی نظری اهمیت ساختارهای متقابل را برای درک ما از ساختار دستوری به صورت متقابل زبانی برجسته میکند. در زبان فارسی، ساختار متقابل به طور فنی و جامع بررسی نشده است و در عوض، معمولاً اصطلاح مطابقه در این مورد به کار میرود؛ بنابراین، در این پژوهش قصد بر آن است تا با بررسی نمونههایی از انگلیسی، فارسی و چند زبان دیگر بررسی شود که آیا ساختهای تقابلی تاثیری بر تغییر در ظرفیت فعل دارد؟ و در نهایت آیا میتوان در ساختار متقابل و به اصطلاح «ارجاع متقابل» در مقایسه بینازبانی به همگانی رسید؟ در این راستا، مطالعه حاضر، در چارچوب ردهشناختی، با استفاده از دادههای زبانی و مقایسه بینازبانی صورت گرفته است و همچنین تبیینهای مورد استفاده در چارچوب نظری پژوهش حاضر همسو با آرای ندژالکو (2007) و ایوانز (2008) انجام شده است.
در پژوهش حاضر خوانشِ چند واژه از متنِ پهلویِ درخت آسوریگ که ممکن است به گونه دیگری خوانده شود، بررسی می شود. درخت آسوریگ منظومه مفاخره آمیزی است میان بُز و درخت خرما که به زبانِ پهلوی اشکانی یا پارتی سروده شده است، اما انتقال شفاهی آن و مکتوب کردن آن با خط پهلوی کتابی باعث شد تا واژه های فارسی میانه نیز در آن راه یابد. خط پهلوی ...
بیشتر
در پژوهش حاضر خوانشِ چند واژه از متنِ پهلویِ درخت آسوریگ که ممکن است به گونه دیگری خوانده شود، بررسی می شود. درخت آسوریگ منظومه مفاخره آمیزی است میان بُز و درخت خرما که به زبانِ پهلوی اشکانی یا پارتی سروده شده است، اما انتقال شفاهی آن و مکتوب کردن آن با خط پهلوی کتابی باعث شد تا واژه های فارسی میانه نیز در آن راه یابد. خط پهلوی به گونه ای است که برخی نویسه های آن به چند صورت مختلف می تواند خوانده شود و هر یک از پژوهشگران نظری متفاوت درباره خوانشِ یک واژه ارائه می دهند. در این پژوهش ابتدا خوانش های پژوهشگرانِ پیشین مورد بررسی قرار گرفته است و کوشش شده است تا پیشنهادی تازه برای خوانشِ جدیدِ چند واژه داده شود. اساس این پیشنهادها، واژگان موجود در فرهنگ ها و واژه نامه های فارسی میانه، پارتی و فارسی نو است و از دستور تاریخی ساخت واژگان و ریشه شناسی نیز در خوانش های جدید بهره برده شده است. این پژوهش در جهت درک بهتر برخی واژه ها و مفاهیم متن درخت آسوریگ انجام شده است.
کاربران زبانی برای بیان و انتقال منظور خویش پاره گفتارهایی را تولید میکنند، این پاره گفتارها علاوه بر رساندن معنا و مفهوم، به انجام عملی نیز ختم می شوند که کنشهای گفتاری نامیده میشود (یول، ۲۰١١: ٤٧). در پژوهش حاضر، سعی بر آن است تا کنشهای گفتاری در ادبیات داستانی کودکان در زبان کردی بررسی، انواع کنشهای گفتاری سرل ...
بیشتر
کاربران زبانی برای بیان و انتقال منظور خویش پاره گفتارهایی را تولید میکنند، این پاره گفتارها علاوه بر رساندن معنا و مفهوم، به انجام عملی نیز ختم می شوند که کنشهای گفتاری نامیده میشود (یول، ۲۰١١: ٤٧). در پژوهش حاضر، سعی بر آن است تا کنشهای گفتاری در ادبیات داستانی کودکان در زبان کردی بررسی، انواع کنشهای گفتاری سرل (١٩٦٩) شناسایی و بر اساس فراوانی توزیع آنها دسته بندی و همچنین تأثیر جنسیت نویسنده بر میزان استفاده از کنشهای گفتاری سنجیده شود. بدین منظور پیکرهای خام شامل ٢٠ کتاب داستان کودکانه تهیه شد که در مجموع دربردارنده ١٢٠٣ جمله است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از آمار توصیفی نشان می دهد که در مجموع از ٥ نوع کنش گفتاری اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی استفاده شده است. همچنین میزان استفاده از کنشهای گفتاری توسط نویسندگان زن و مرد یکسان نیست یعنی نویسندگان زن از کنشهای گفتاری اظهاری، عاطفی و اعلامی بیشتر از نویسندگان مرد و در مقابل، نویسندگان مرد از کنشهای گفتاری ترغیب و تعهدی بیشتر از زنان استفاده کرده اند. بر اساس نتایج حاصل از آمار استنباطی نیز، تأثیر عامل جنسیت در میزان استفاده از کنشهای گفتاری خنثی نیست و تأثیر آن قابل تأیید است. نویسندگان با به کار بردن کنشهای گفتاری سعی کردهاند تا خواننده را بیشتر با حوادث و رویدادهای داستانها آشنا سازند، بر این اساس، وجود کنشهای گفتاری جهت روشن ساختن منظور و اهداف نویسنده ضروری است.
از انسان کامل در بیشتر مکتب های فکری و فلسفی و ادیان و مذاهب یاد شده است. این مفهوم ممکن است با عنوان انسان آرمانی یا «مرد اَهلَو» به تفکر ایرانیان باستان نیز راه یافته باشد. همانطور که در آثار فلاسفه یونان نیز به این موضوع اشار شده است. پیشوایان کهن نظیر بودا و کنفسیوس نیز به انسان کامل توجه داشتد. در عرفان اسلامی انسان کامل ...
بیشتر
از انسان کامل در بیشتر مکتب های فکری و فلسفی و ادیان و مذاهب یاد شده است. این مفهوم ممکن است با عنوان انسان آرمانی یا «مرد اَهلَو» به تفکر ایرانیان باستان نیز راه یافته باشد. همانطور که در آثار فلاسفه یونان نیز به این موضوع اشار شده است. پیشوایان کهن نظیر بودا و کنفسیوس نیز به انسان کامل توجه داشتد. در عرفان اسلامی انسان کامل کسی است که آثار صفات الهی در او مشهود باشد. به باور برخی عارفان ایرانی انسان کامل کسی است که اندیشه، گفتار و کردار نیک در او به کمال رسیده باشد. چنین کسی ممکن است رابط میان انسان و خدا باشد. افزون بر این، شواهدی از انسان کامل یا مفاهیمی نزدیک به آن در آیین گنوسی و نیز در بحث از انسان قدیم در آیین مانوی ارائه شده است. در متون پهلوی از جمله در دینکرد و دادستان دینی میتوان به نمونه هایی از انسان کامل دست یافت. براین اساس، کیومرث، زردشت و سوشیانس از نمونه های انسان کامل به شمار میروند. هدف از نگارش این مقاله گردآوری و تحلیل متون مربوط به انسان کامل در ادبیات پهلوی است.
در رده شناسی ترتیب واژه ها، آرایش سازهها در سطح بند، گروه و جمله بررسی می شود. در پژوهش حاضر با توجه به مولفههای جهانی رده شناسی که توسط گرینبرگ(1963) و درایر(1992) معرفی شد، ترتیب واژهها در فارسی میانه براساس 24 مولفه دبیرمقدم( 2006) بررسی می شود. فارسی میانه(پهلوی) از زبانهای ایرانی میانه غربی شاخه جنوبی است. از 24 مولفه مشخص ...
بیشتر
در رده شناسی ترتیب واژه ها، آرایش سازهها در سطح بند، گروه و جمله بررسی می شود. در پژوهش حاضر با توجه به مولفههای جهانی رده شناسی که توسط گرینبرگ(1963) و درایر(1992) معرفی شد، ترتیب واژهها در فارسی میانه براساس 24 مولفه دبیرمقدم( 2006) بررسی می شود. فارسی میانه(پهلوی) از زبانهای ایرانی میانه غربی شاخه جنوبی است. از 24 مولفه مشخص شده 17 مولفه را دبیرمقدم(2006) به عنوان مولفههای مشترک زبانهای ایرانی و 7 مولفه را به عنوان موارد متغیر در این زبانها مشخص کرده است. در این پژوهش، بعد از تعریف، توصیف و بهره گیری از یافته های پیشگامان در رده شناسی زبان، نمونه ها و شواهد زبانی 24 مولفه در سطح بند، گروه و جمله در فارسی میانه ارائه می شود. نمونهها از آثار کتابهای پهلوی متون دینی؛ الهام و پیشگویی، اندرزنامهها، مناظرات، متنهای حماسی، تاریخ، جغرافیا، قوانین دینی، حقوقی و رسالههای کوچک پهلوی استخراج شدند. بر اساس یافتههای تحقیق مشخص شد که در فارسی میانه تمایل جفت همبستگی ov بیشتر از vo است. ترتیب واژه های اصلی در فارسی میانه sov متغیر و آزاد است.
مولفه های مختلفی سبب ایجاد انسجام درونی و بیرونی گفتار و نوشتار میگردند که یکی از این مولفه ها نشانگرهای گفتمان محسوب می شود، نشانگرها با وجود آنکه سبب ارتباط و انسجام بخشهای مختلف در سطح گفتمان می شوند اما به معنای گزارهای جمله و ساخت نحوی آن وارد نمیشوند و عدم استفاده از آنها در متن سبب شکلگیری جملات گسسته و نامنسجم ...
بیشتر
مولفه های مختلفی سبب ایجاد انسجام درونی و بیرونی گفتار و نوشتار میگردند که یکی از این مولفه ها نشانگرهای گفتمان محسوب می شود، نشانگرها با وجود آنکه سبب ارتباط و انسجام بخشهای مختلف در سطح گفتمان می شوند اما به معنای گزارهای جمله و ساخت نحوی آن وارد نمیشوند و عدم استفاده از آنها در متن سبب شکلگیری جملات گسسته و نامنسجم و در برخی مواقع مبهم و نامفهوم میگردد. از آنجایی که در بسیاری از موارد، شاهد خطاهایی در به کارگیری این عناصر در کاربردهای زبانی هستیم، لذا در این پژوهش با بررسی این نشانگرها در تعاملات شفاهی زبان آموزان و بررسی تاثیر متغیر جنسیت در به کارگیری این عناصر، تلاش بر این است تا با پاسخ به سوالاتی مانند، زبان آموزان در استفاده از کدامیک از نشانگرهای گفتمان دچار مشکل میشوند؟ الگوی استفاده از نشانگرهای گفتمانی در آنها چگونه است؟ و جنسیت در استفاده از نشانگرهای گفتمان چه نقشی دارد، گامی موثر در جهت کاهش خطاهایی از این دست بردارد. برای رسیدن به این منظور، در پژوهش حاضر با روشی توصیفی، نشانگرهای گفتمان در حدود300 نمونه از تعاملات زبان آموزان بررسی و این نتیجه حاصل شد که آنها در به کارگیری نشانگرها تفاوت دارند و همچنین زبان آموزان مرد و زن در استفاده از نشانگرهای مرکب دچار مشکل بودهاند. این مشکل را باید به تشخیص نادرست نشانگرها مرتبط دانست. الگوی استفاده از نشانگرهای گفتمان در تعاملات زبانی فارسیآموزان یکسان نیست. برخی از نشانگرها به صورت اضافه به کار رفته و برخی از متن جاافتاده است و برخی نیز نادرست استفاده شده است.